به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، اندکی پس از کودتای سال 2004 آمریکا در هائیتی، «آیرا کورزبان» وکیل «ژان برتراند آریستاید» رئیسجمهور این کشور در میامی آمریکا طی سخنرانی خود یک سؤال و جواب جالب را مطرح کرد: "چرا تا کنون در واشنگتن کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن «سفارت آمریکا» وجود ندارد."
اقتدار و قدرت بین المللی تنها با تبلیغات رسانه ای ممکن نمیشود. آمریکا از همان ابتدای شکل گیری و بعد از نجات پیدا کردن از جنگهای داخلی بین انگلیسیها و فرانسویها و زمانی که توانست به عنوان کشور مستقل ایالات متحده، نام خود را در تاریخ ثبت کند، همواره یک هدف را دنبال کرده و به شدت بر روی آن حساس است: "قدرت اول بودن در کل دنیا."
تبعیدیهای انگلیس و مهاجرانی که از اقصی نقاط دنیا، کشوری به نام آمریکا را برای خود تأسیس کردند، از لحاظ تاریخی از تمام کشورهای دیگر دنیا عقب بودند اما سعی داشتند با پیشرفتهای علمی و همچنین نظامی گری و قلدرمآبی این عقب ماندگی تاریخی را جبران کرده و برای خود هویتی درست کنند. هویتی که سرچشمه در قدرت داشته باشد.
ایالات متحده با همین هدف، از آغاز شکلگیری خود را قدرت اول دنیا میداند و هنوز هم مسئولان آن، بیان میکنند که تأثیر گذارترین کشور دنیا هستند. این قدرت با این حال نه از طریق منطق و عقل، بلکه از طریق زور و قدرتنمایی به وجود آمده است. مروری بر تاریخ سیاسی جهان در طول 100 سال گذشته نشان میدهد که آمریکا در بسیاری از فجایع دنیا دست داشته است. در پشت هر جنگ داخلی و خارجی، در پشت هر نسلکشی و دیکتاتوری و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، میتوان رد پای سیا و یا سایر مسئولان کاخ سفید را مستقیم و غیر مستقیم مشاهده کرد.
رهبر فرزانه انقلاب چندی پیش در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری با اشاره به این جنایات، مطرح کردند که یکی از دلایل فرو ریختن نظام و هیمنه غرب وبه خصوص آمریکا، روشن شدن زوایای اصلی تعارضهای عملی آمرکیا با شعارهایش است. ایشان در ادامه افزودند: "اینها در دنیا دم از آزادی و دم از دموکراسی و دم از حقوق بشر و این حرفها میزدند؛ در عمل آنقدر دولتهای غربی با این شعارها عملاً مخالفت کردند و نقض کردند این شعارها را که امروز طرح این شعارها در دنیا از سوی غربیها بهصورت یک امر مستهجن درآمده است؛ یعنی افراد صاحب فکر میفهمند. تعداد کودتاهایی که دولتهای غربی و قدرتهای غربی علیه دولتهای مستقل - غالباً دولتهای ملّی - انجام دادند، یک تعداد عجیبی است. طبق بعضی از گزارشها، آمریکا پس از جنگ دوّم [جهانی] تا امروز برای سرنگونی پنجاه دولت اقدام کرده! در مورد پنجاه دولت انواع و اقسام اقدامها را کرده؛ با دهها جریان مقاومتِ مردمی مخالفت کرده که اینها در کارنامهٔ آمریکا و دیگران مضبوط است."
نگاهی به تاریخ اقدامات آمریکا در شکورهای مختلف در طول 100 سال گذشته نشان میدهد این کشور به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در بیش از 50 کودتا نقش داشته و در تعداد دیگری از این کودتاها نیز ناکام مانده است.
شناختن رویه و رفتار آمریکا در برخورد با انقلابهای مردمی و دولتهای مردمی از یک سو، دروغگویی رهبران این کشور و فاصله بسیار زیاد آنها از شعارهایشان را مطرح میکند و از سوی دیگر میتواند درس عبرت مهمی باشد برای کشورها و اشخاصی که گمان میکنند، با دنباله روی از سیاستهای و اهداف آمریکا میتوان کشوری مستقل و آباد داشت و در امنیت به سر برد.
خبرگزاری تسنیم در این گزارش و جدول تهیه شده، به بیش از 60 کودتای موفق و ناموفق آمریکا در طول 100 سال گذشته اشاره کرده و به دلایل همه این مداخلات نظامی و سیاسی اشاره کرده است. با این حال چندنکته مهم در این خصوص وجود دارد که باید مد نظر قرار گیرد:
1- واژه «کودتا»، به فرانسوی: coup d'état، از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است؛ و به معنی «ضربه ناگهانی به دولت» است. تا چندی پیش تصور بر این بود که تنها ضربه ناگهانی نظامیان به دولت مستقر میتواند فراهم کننده کودتا باشد. با این حال موسسههای نظریه پردازی غربی و سازمانهای خصوصی وابسته به سرمایه داران بزرگ صهیونیستی، نشان دادهاند، میتوان همان تعریف عام «هر ضربه ناگهانی به دولت» از جانب «تعدادی پیاده نظام؛چه نظامی و چه غیر نظامی» را کودتا دانست.
کودتا زمانی در پاکستان و مصر توسط نظامیان انجام شده و قدرت را در اختیار آنها قرار میدهد و زمانی توسط پیاده نظام و اراذل و اوباش ایجاد شده و قدرت را به کس دیگری واگذار میکند مانند آنچه که در کودتای 28 مرداد سال 1332 در تهران رخ داد. گاهی اوقات کودتا را انقلاب رنگی مینامند و تعدادی از مردم و روشنفکران با پیروی از دستورات و حمایتهای مالی موسسههای غیر دولتی وابسته به غرب، دست به اعتراض و راهپیمایی میزنند و دولتی را سرنگون میسازند که نمونه آن را در طی سالهای اخیر به وفور در اوکراین مشاهده کردهایم.
گاهی اوقات نیز کودتا به معنای حمایت مالی و نظامی همه جانبه غرب از تعدادی از شورشیان در یک کشور دیگر است که باعث میشود این افراد مسلح و پر قدرت شده و علیه دولت مرکزی شورش کنند. این نمونه را نیز طی سالهای اخیر در سوریه و البته در عراق مشاهده کرده ایم. شاید آمریکا و متحدان اروپاییاش تلاش داشته باشند به این حرکات و فعالیتهای گروههای تروریستی لقب حرکتهای «آزادیبخش» و یا «ارتش آزادیبخش» بدهند اما رفتار آنها با داعش در طول چند وقت گذشته و ابراز نگرانی آنها از حرکات بعدی این گروه نشان میدهد که در این مسئله نیز شاهد صداقت از نوع آمریکاییاش هستیم!
2- زمانی که براندازی یک حکومت از طریق جنگ مستقیم کشورهای غربی با یک کشور و یا یک نظام باشد، شاید از نظر فرضیات علمی سیاسی نتوان نام کودتا بر آن گذاشت. اما میتوان به صورت خلاصه آن را کودتای یک کشور و جنگ نظامی یک کشور علیه کشور دیگر دانست. اقدامی که آمریکا در عراق و افغانستان و یا در لیبی انجام داد – هر نتیجه مثبت و یا منفی ای که در پی داشته باشد – کودتا نیست اما مداخله مستقیم نظامی در امور داخلی یک کشور دیگر است و این جدول تنها به این دلیل که مداخله نظامی کشور بیگانه بدون دخالت عوامل داخلی را در تعاریف سیاسی نمیتوان کودتا نامید، از آوردن مداخلههای مستقیم نظامی آمریکا در امور داخلی کشورها خودداری کرده است.
سال | محل کودتا | توضیحات | |
1 | 1918 | روسیه | انقلاب حزب بلشویک روسیه در سال 1917 با مخالفت آشکار دولت «وودرو ویلسون»، رئیس جمهور وقت آمریکا روبرو شد. در سال 1918، نیروهای متحدین از جمله آمریکا به روسیه لشکرکشی نظامی کردند. |
2 | 1949 | یونان |
در سال 1949 آمریکا با فتنهانگیزی در یونان جنگ داخلی این کشور را به راه
انداخت که 154 هزار نفر کشته، 40 هزار نفر بازداشت و زندانی و 6 هزار نفر
به موجب احکام نظامی صادره توسط دادگاه نظامی یونان اعدام شدند. «ماکویگ»، سفیر وقت آمریکا در آتن اعتراف کرد که تمام اقدامات تأدیبی و تکنیکی اتخاذ شده و به اجرا گذاشته شده توسط حکومت نظامی یونان طی سالهای 1949 – 1947 توسط نظارت مستقیم و برنامهریزی دقیق کاخ سفید صورت گرفته بود. |
3 | 1949 | سوریه | در 3 مارس
1949 آژانس اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا) کوتایی نظامی را در سوریه و به
فرماندهی "حسنی الزعیم" به اجرا میگذارد که برنامه این انقلاب تماماً و
کاملاً در سفارت آمریکا در دمشق ریخته شده بود. در 14 آگوست 1949 شماری از افسران سوریه به دستور سفارت آمریکا در دمشق و در حالیکه توسط این سفارت هدایت میشدند، اقدام به محاصره خانه «حسنی الزعیم» کردند که خود کودتای آمریکا را رهبری کرده بود، و پس از اینکه الزعیم حاضر نشد به دستورات آنها تن دهد، او را به قتل رساندند. |
4 | 1952 | کوبا | در 10 مارس 1952 آمریکا اقدام به حمایت از ژنرال «باتیستا» کرده و او را به کودتا در کوبا تشویق کردند و پس از اینکه باتیستا قدرت را در کشور به دست گرفت، دیکتاتوری وابسته به آمریکای خود را در این کشور به اجرا گذاشت. |
5 | 1953 | ایران | در 19 آگوست 1953 سازمان سیا کودتایی را علیه دولت «مصدق» به راه میاندازد که به کودتای «25 مرداد» در ایران معروف است. طراح و برنامهریز این کودتای آمریکایی کسی نبود جز «کیم روزولت»، نوه «تئودور روزولت» که طی سالهای 1901 تا 1909 میلادی ریاست جمهوری آمریکا را برعهده داشت. |
6 | 1953 | آلبانی | بین سالهای 1949 تا 1953 دولت آمریکا و بریتانیا در اقدامی مشترک دولت قانونی آلبانی که کوچکترین و شکنندهترین دولت کمونیستی در اروپای شرقی بود را ساقط کردند. |
7 | 1954 | گواتمالا |
سازمان سیا از براندازی دولت گواتمالا که با رأی مردم انتخاب شده بود
حمایت کرد. «جاکوبو آربنز» رئیس جمهور گواتمالا، با رأی مردمی به منصب قدرت
نشسته بود. سازمان سیا در چند عملیات پنهانی که علیه وی و دولتش انجام
داد، موفق به سرنگونی دولت وی نشد اما ناگهان ارتش کشورش علیه او برگشت و
او به سادگی از قدرت کنار زده شد. بعد از آنکه حکومت جدید زمینهای متعلق به شرکت آمریکایی را ملی اعلام کرد، سیا اقدام به هدایت حمله مخالفان در تبعدید کرد؛ بمب افکن ها در نیکاراگوئه مستقر شدند. در 27 ژوئن 1954 پس از اینکه جنگنده بمب افکنهای نیروی هوایی آمریکا اقدام به بمباران پایتخت گواتمالا و مناطق اطراف آن به واسطه جنکندههای «ب – 26» میکنند، کودتایی نظامی را در این کشور انجام میدهند. سفیر آمریکا فهرست چندین نفر از افرادی که طبق سیاستهای آمریکا میبایست اعدام میشدند را تهیه کرد و سرانجام با حمایت مستقیم ریگان، آرمز به عنوان رئیس جمهور گواتمالا منصوب شد. این امر منجر به شکل گیری جنگ داخلی در این کشور شد که نزدیک به 200 هزار کشته در پی داشته است. |
8 | 1957 | تایلند | |
9 | 1958 | لائوس | بین سالهای 1958 تا 1960 سیا حداقل مهندسی و طراحی سه کودتا را برای دور نگه داشتن گروههای چپ گرا از قدرت را بر عهده داشت. سیا حامی رهبر دست راستی و سرکرده باند مواد مخدر در لائوس ژنرال «فومی نوساوان» بود. نوساوان دلال مواد مخدر میان برمه، لائوس و ویتنام بود و آمریکا نیز از انحصار انتقال مواد مخدر توسط این شخص حمایت میکرد. در سال 1962 سیا با گرد آوری 30 هزار نفر از شبه نظامیان تحت فرمان خود در تایلند، کره، ویتنام و فلیپین علیه گروههای چپ در لائوس وارد نبرد شد که درنهایت پس از آشکار شدن ضعف آمریکا در مقابل لائوسیهایی چپ گرا، این کشوراقدام به تخلیه دو میلیون تن بمب بر سر مردم بی گناه لائوس کرد. |
10 | 1958 | لبنان | در 15 جولای 1958 لبنان عملاً به واسطه ناوگان ششم نیروی دریایی آمریکا به اشغال نظامی این کشور در میآید تا کاخ سفید رسماً حمایت خود از "کمیل شمعون" را به دنبال انقلاب عراق که روز پیش از آن در این کشور (عراق) روی داده بود، اعلام کند. |
11 | 1958 | عراق | در 1958 پس از اینکه پادشاهی تحت حمایت بریتانیا در عراق توسط «عبدل قاسم» فروپاشید سیا جوان 22 ساله ای را مأمور کرد که این رئیس جمهور جدید را ترور کند. صدام حسین جوان 22 ساله ای که مأموریت چنین اقدامی را داشت با حمایت مالی آمریکا به بیروت و قاهره سفر کند و در آنجا تبدیل به یکی از نیروهای اطلاعاتی مصر شد. |
12 | 1959 | کوبا | سازمان سیا با اقدامات آیزنهاور و کندی تبعیدیها و پناهندگان ضدکمونیست کوبایی را آموزش داد و تلاش کرد دولت فیدل کاسترو را سرنگون کند. بزرگترین و پیچیدهترین این تلاشها عملیاتی بود که در سطح کاخ سفید انجام و به «عملیات خلیج خوکها» مشهور شد. |
13 | 1960 | کنگو | در سال 1960 هنگامی که پاتریس لومومبا که با مبارزات ضد استعماریاش راه را برای استقلال کنگو از بلژیک فراهم کرده بود، برای حل پارهای از بحرانهای داخلی از شوروی طلب کمک نظامی کرد باعث شد دولت آیزنهاور و آمریکا عصبانی شوند. رئیس وقت سازمان سیا در آن زمان هشدار داد کنگو نیز در تلاش است تا به حکومتی کمونیستی تبدیل شود و باید دست به کار شد تا از پدید آمدن کوبایی دیگر جلوگیری شود. آیزنهاور به سازمان سیا اجازه داد تا با ریختن سم در غذا یا خمیردندان وی او را ترور کند. سازمان سیا نتوانست او را ترور کند اما استعمارگر سابق کنگو یعنی بلژیک را یاری داد تا لومومبا را عزل و او را مجبور به فرار کند. |
14 | 1960 | ترکیه | |
15 | 1961 | اکوادر | |
16 | 1961 | ویتنام جنوبی | |
17 | 1963 | جمهوری دومینیکن | سازمان سیا از براندازی «رافائل تروخیو»، دیکتاتور جمهوری دومینیکن حمایت میکرد و سرانجام وی را کشت. |
18 | 1963 | کنگو | امریکا بطور غیر مستقیم و با همکاری سربازان بلژیکی در امور کنگو مداخله کرد و با کمک عوامل داخلی چون (موسی چومبه)، رئیس جمهور کنگو (پاتریس لومومبا) را به قتل رسانده و دولت کنگو را سرنگون کردند. |
19 | 1963 | عراق | در فوریه سال 1960، آمریکا کودتایی علیه دولت عراق طراحی کرد که «عبدالکریم قاسم» رئیس جمهور آن بود و دو سال قبل پادشاهی غربگرای عراق را سرنگون کرده بود، طراحی کرد. دولت عراق از گسترش نفوذ حزب کمونیسم عراقی در زمان ریاست جمهوری وی نگران بود. خارج شدن عبدالکریم قاسم از پیمان «سنتو» و خرید اسلحه از شوروی اقداماتی بود که آمریکا و سیا را به براندازی حکومت وی ترغیب کرد. این کودتا سرانجام در سال 1963 موفق شد. |
20 | 1963 | ویتنام جنوبی | |
21 | 1964 | برزیل | آمریکا رئیس جمهور برزیل، «گولارت» که با رأی مردم روی کار آمده بود را در مارس 1964 سرنگون کرد. در 1964 ژانرال «کاستلو برانسو» توانست با کمک و حمایت ایالات متحده آمریکا کودتایی را بر پا کند که در نتیجه آن بیست سال حکومت ظالمانه بر این کشور حاکم شد. |
22 | 1964 | بولیوی | |
23 | 1965 | اندونزی | در این سال سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا – سیا کودتایی نظامی به رهبری «سوهارتو» علیه «سوکارنو»، رئیس جمهور وقت اندونزی تدارک دیده و به اجرا میگذارد؛ سوکارنو اندونزی را ابتدا از چنگ ژاپنیها و سپس هلندیها رهانیده و آزاد کرده بود. به دنبال اجرای این کودتای بیش از یک میلیون شهروند اندونزیایی قربانی شدند. نقش آمریکا در کودتای 1965 ژنرال «سوهارتو» در اندونزی در ابتدا مخفی ماند، علیرغم اینکه سوهارتو هم تقریباً به اندازه مردم عراق از مردم اندونزی کشت. بعد از پایان ماجرا بود که مقامات آمریکا برای شریک شدن در افتخار این کودتا نقش خود را در کمپین قتلعام سوهارتو آشکار کردند. |
24 | 1965 | زئیر | پاتریس لومومبا رهبر جنبش ملی این کشور که نبرد مردم این کشور را برای دستیابی به استقلال را رهبری کرد، در سال 1960 اولین نخست وزیر منتخب مردم این کشور شد. اما او طی کودتای آمریکایی «جوزف موبوتو» از قدرت خلع شد. موبوتو با انحلال انتخابات در سال 1965 خود را به عنوان رئیس جمهور زئیر اعلام کرد و برای مدت 30 سال دیکتاتور مآبانه در این کشور حمکرانی کرد. |
25 | 1966 | عراق | کودتا شکست خورد |
26 | 1967 | یونان | در 21 آوریل سال 1967، دولت مردمی یونان که عدهای گمان داشتد راه کمونیسم پیش گرفته بود، سرنگون شد. بعضی شواهد به نقش داشتن آمریکا در این کودتا گواهی میدهند؛ با این وجود، عدهای نقش آمریکا را انکار میکنند. نخست وزیر لیبرال یونان «گئورگیس پانادورئه» در کودتای آمریکایی سال 1967 از حکومت ساقط شد. پس از او فرزندش به عنوان اولین رئیس جمهور سوسیالیست یونان در 1981 به مسند قدرت تکیه زد. |
27 | 1968 | پاناما | |
28 | 1969 | غنا | در دهه 1950 تا 1960 چهره ضد امپریالیستی به نام «کوام نکرومه» که در دوران استعمار بریتانیا نخست وزیر بود با کسب استقلال از انگلیس به عنوان رئیس جمهور غنا برگزیده شد. او در سال 1965 کتاب «استعمارنو: آخرین مرحله از امپریالیسم» را نوشت و در سال 1969 طی یک کودتای آمریکایی سرنگون شد. هر چند دولت آمریکا دخالت در این کودتا رانفی میکند اما بعدها یکی از جراید انگلیس افشا کرد که 40 نفر از افسران سیا به توزیع اسلحه و حمایت از مخالفان مخفی نکرومه کردند که درنهایت نیز با موفقیت این عملیات دولت آمریکا از آنها تقدیر کرد. |
29 | 1970 | کامبوج | زمانی که نیکسون دستور به بمباران پنهانی و غیر قانونی کامبوج در سال 1969 داد، هواپیماهای این کشور به گونه ای عمل کردند که هیچ ردپایی از جنایتهای آمریکا در این کشور باقی نماند. طی این عملیاتها نیم میلیون نفر از مردم کامبوج بر اثر پرتاب موشکهایی که عدد آنها بیش از تعداد بمبهای فروریخته شده بر سر مردم آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم بود کشته شدند. زمانی که «کومر راگ» در سال 1973 قدرت را به دست گرفت و حداقل دو میلیون نفر از مردم خود را کشت، در نهایت توسط ارتش ویتنام مجبور به ترک کشور شد. اما ایالات متحده از طریق سفارت خویش در بانکوک به حمایتهای همه جانبه از راگ و سربازانش کرد. |
30 | 1971 | ترکیه | |
31 | 1971 | بولیوی | در سال 1971، امریکا از کودتای بولیوی حمایت و آنرا رهبری کرد. |
32 | 1973 | شیلی | دولت کندی تیمی متشکل از 100 مأمور سیا و وزارت خارجه را به شیلی فرستاد تا در انتخابات سال 1964 نتیجه را عوض کند. کمپین «ترس سرخ» با تصاویر تیرباران افراد و تانکهای شوروی برای ترساندن زنان، تولید برنامههای رادیویی توسط سیا، پخش اخبار ساختگی، و موارد مشابه همه در همین راستا بود، و در نهایت «ادواردو فری» با رأی اکثریت زنان انتخابات 1964 را از آلنده برد. اما علیرغم همه کمپینهای آمریکا، آلنده در سال 1970 علیرغم تحریمهای اقتصادی و کمپین بیثباتسازی آمریکا دوباره در انتخابات پیروز شد. دفتر زندگی آلنده در نهایت به دست ارتش ژنرال «پینوشه» با حمایت سیا و ارتش آمریکا بسته شد. در 11 سپتامبر 1973 سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا کودتایی علیه «سالوادور آلنده»، رئیس جمهور وقت شیلی به اجرا میگذارد که در نتیجه آن نه تنها آلنده کشته میشود که این کودتا اعدام 30 هزار نفر و بازداشت و زندانی شدن 100 هزار نفر را در شیلی به دنبال دارد. در 8 سپتامبر 1974 «ویلیام کولب»، مدیر وقت سازمان اطلاعات و جاسوسی امریکا – سیا از نقش اساسی این سازمان جاسوسی جهت از پیشرو برداشتن سالوادور آلنده، رئیس جمهور وقت شیلی پرده برداشت و یادآوری کرد که دولت نیکسون طی سالهای 1970 تا 1973 بیش از 8 میلیون دلار را به فعالیتهای سازمان سیا در شیلی اختصاص داده بود تا موانعی برسر راه دولت آلنده و فعالیتش در این کشور ایجاد کند. |
33 | 1973 | اروگوئه | امریکا با اجرای کودتای نظامی در اروگوئه، دولت این کشور را سرنگون کرد. |
34 | 1976 | آرژانتین | دولت دموکراتیک آرژانیتین با کودتای نظامی سازمان سیا در 24 مارس 1976 سرنگون شد. بر اساس اسناد طبقه بندی نشده آمریکا در سال 2003، در اکتبر سال 1976 بین وزرای خارجه آمریکا و آرژانتین یعنی «هنری کسینجر» و «گوزیتی» بلافاصله پس از اینکه دولت نظامی و کودتا در این کشور به قدرت رسید گفتگوهای صورت گرفته است. در این سخنان به صراحت کسینجر از دولت کودتا حمایت کرده و بر جنگ نا عادلانه ای که در آن 30 هزار نفر که اکثر آنها جوان بودهاند کشته شده و 400 کودک نیز به سرقت رفتند صحه گذاشته است. |
35 | 1977 | پاکستان | |
36 | 1980 | ترکیه | پاول هنز، از مدیران ارشد سازمان سیا به انجام کودتایی در ترکیه در سال 1980 اعتراف کرد. |
37 | 1980 | کره جنوبی | در سال 1980، امریکا در کره جنوبی کودتای نظامی کرد. |
38 | 1981 | جزایر سیسیل | در 26 نوامبر 1981 سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا – سیا با مشارکت سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا آفریقای جنوبی (DONC) که توسط سیا حمایت مالی میشود، مزدوران خود را در قالب تیم راگبی راهی جزایر سیشیل میکند و این تیم در آنجا مأموریت داشت دست به کودتای نظامی بزند. |
39 | 1982 | چاد | در 7 ژوئن 1982 دولت آمریکا موفق میشود، دست نشانده خود "حسین حبری" را پس از هزینه کردن بیش از 10 میلیارد دلار و دست زدن به قتلعامها و کشتارهای گسترده در چاد به قدرت برساند. |
40 | 1983 | گرنادا | در 25 اکتبر 1983 نظامیان آمریکایی به کشور "گرانادا" حمله کردند که کوچکترین کشور جهان به شمار میآید. نظامیان آمریکایی با وحشیگری تمام به این کشور کوچک حمله و ساکنان آن را که به دفاع از کشورشان برخاسته بودند، قتل عام کردند. دستاویز آمریکا برای این حمله و این همه قتل و کشتار در معرض خظر قرار گرفتن دانشجویان آمریکایی مقیم این کشور بود. این کشور در آن زمان درگیرانقلاب مردمی بود. علت این حمله جلوگیری از قدرت یافتن حکومت طرفدار شوروی و کوبا در گرانادا بود. |
41 | 1984 | گینه | |
42 | 1987 | بورکینافاسو | |
43 | 1989 | پاناما | در 20 سپتامبر 1989 نظامیان آمریکایی کشور پاناما را به دستور «جرج بوش»، رئیس جمهور وقت آمریکا به اشغال خود در آوردند تا ژنرال «مانوئل نوریگا»، رهبر وقت پاناما را بازداشت و در آمریکا محاکمه کنند. در این اشغال، بیش از دو هزار نفر کشته شدند. |
44 | 1989 | پاراگوئه | |
45 | 1990 | فیلیپین | جتهای آمریکایی پوشش هوایی به سود حکومت در برابر کودتاتشکیل دادند دولت آمریکا نقش مهمی در وارد آوردن فشار بر «فردیناند ماکروس»، رئیس جمهور وقت فیلیپین برای کنارهگیری از قدرت داشت؛ دولت آمریکا پیش از این برای دههها از فردیناند مارکوس حمایت کرده بود. |
46 | 1991 | نیکاراگوئه | سازمان سیا بین سالهای 1981 تا 1990 قصد براندازی دولت «ساندینیستا» در نیکاراگوئه را داشت. |
47 | 1990 | السالوادور | جنگ داخلی که در دهه 1980 در این کشور به وقوع پیوست، قیام مردمی علیه حکومتی بود که با نهایت سنگدلی و قساوت علیه مردم ظلم میکرد. در این جنگ داخلی نزدیک به 70 هزار نفر از مردم السالوادور کشته وهزاران نفر نیز ناپدید شدند. کمیته حقیقت یاب سازمان ملل پس از جنگ تشکیل شد و به این نتیجه رسید که 95% از کشته شدگان توسط دولت و تنها 5% توسط شبه نظامیان کشته شدهاند. نیروهای نظامی دولت که مسئول این کشتار بودند به طور کامل از سوی سیا تأسیس، آموزش و مجهز و هدایت شدند. |
48 | 1991 | هائیتی | بیش از 200 سال بعد از شورش بردگان که منجر به شکل گیری ملت هائیتی شد و بر نظامیان ناپلئون غلبه کردند مردم زجر کشیده این کشور درنهایت توانستند در یک انتخابات یک حکومت دموکراتیک واقعی را تحت رهبری «جین برتراند آرستید» در سال 1991 بر سر کار بیاورند. اما حکومت آرستید تنها پس از 8 ماه دوام، در یک کودتای نظامی مورد حمایت آمریکا سرنگون شد. هر چند دوباره آرستید با حمایت مردمی توانست در سال 2000 دوباره بر سر کار بیاید. اما کودتای سال 2004 که با اردوکشی و ایجاد خشونت هائیتی را به بی ثباتی کشاند، باعث شد تا بهانه برای آمریکا برای خارج کردن آرستید از قدرت ایجاد شود. |
49 | 1994 | هائیتی | اعمال محاصره علیه حکومت نظامی؛ سه سال بعد از کودتا سربازان رئیس جمهور آریستید را دوباره به دفترش بازگرداندند. |
50 | 1995 | کامبوج | دولت ریگان در پی به کارگیری «دکترین ریگان» برای کمک به جنبشهای مقاومت ضد شوروی دست به حمایت از جبهه آزادی ملی خلق در کشور کامبوج زد و سرانجام در سال 1995 رژیم کمونیستی کامبوج را از قدرت ساقط کرد. |
51 | 1996 | اوگاندا | |
52 | 1997 | کلمبیا | در سال 1997 «دیاگو موریلو- بجارانو» و همدستانش پس از دخالت نظامی آمریکا برای سرنگونی «پابلو اسکوبر» بر روی کار آمد. اگر چه بهانه آمریکا برای دخالت نظامی علیه اسکوبر مبارزه علیه مواد مخدر بود اما در عوض این کشور از گروهی در کلمبیا حمایت کرد که طی ده سال بعد مسئول 75% از قتلهای وحشیانه مردم کلمبیا بود. |
53 | 1999 | پاکستان | در سال 1999، در جریان کودتای نظامی «پرویز مشرف» در پاکستان، حمایتها و نقش آمریکا در حذف تحریم اقتصادی علیه پاکستان کاملاً محسوس بود. |
54 | 2002 | ونزوئلا | در آوریل 2002 کابینه بوش انجام کودتا را در ونزوئلا بر علیه (هوگو چاوز) رئیس جمهور این کشور صادر کرد. بعد از 2 ماه اعتصابات سراسری مردم در طرفداری از هوگو چاوز و محکوم شدن کودتا از طرف 19 کشور امریکای لاتین، کودتا با شکست مواجه شد و چاوز به قدرت بازگشت. امریکا عقب نشینی کرد، ولی به کمکهای مالی خود به مخالفان چاوز به رهبری (پدرو کارمونا) یکی از کارتل های نفتی، ادامه داد. و خواستار رفراندم برای تائید و یا نفی چاوز شد. (این رفراندم در 15 اوت 2004 برگزار شد و 58% مردم دوباره چاوز را تائید کردند.) |
55 | 2003 | گرجستان | در نوامبر 2003، امریکا با حمایت خود، (انقلاب نارنجی) را در گرجستان به پیروزی رساند و دولت «شواردنادزه» را سرنگون کرد و از «ساکاشویلی» حمایت کرد. |
56 | 2004 | هائیتی | |
57 | 2005 | اوکراین | واشنگتن در اوکراین هم از زمان استقلال این کشور در سال 1991 برای حکومت احزاب و کاندیداهای طرفدار غرب تلاش کرد و نقطه اوج آن «انقلاب نارنجی» سال 2004 بود. |
58 | 2005 | ازبکستان | در می 2005، ایالات متحده در ادامه پروسه مداخلات آشکار خود، ناآرامیهایی را در ایالت (اندیجان) ازبکستان ایجاد کرد تا دولت این کشور را نیز همانند نمونههای قبلی سرنگون کند، اما با برخورد نظامی شدید دولت با ناآرامیها و کشته شدن بیش از هزار نفر از مردم بیگناه، امریکا در این براندازی ناموفق شد. |
59 | 2005 | قرقیزستان | در مارس 2005 و در ادامه انقلاب اوکراین، آمریکا در قرقیزستان نیز انقلاب رنگین ایجاد کرد و دولت این کشور را نیز سرنگون کرد. |
60 | 2009 | هندوراس | کودتای سال 2009 در هندوراس جدای از ابعاد سیاسی آن تلفات جانی فراوانی را به این کشور وارد کرد که طی آن بسیاری از مخالفان سیاسی، روزنامه نگاران و فعالین اتحادیهها جان خودرا از دست دادند. در زمان وقوع کودتا دولت آمریکا هر گونه دخالت خود را انکار کرد. اما طی اسنادی که در ویکی لیکس افشا شد سفارت آمریکا در هندوراس، دلال اصلی انتقال قدرت دراین کشور بود که مدیریت شرایط پس از کودتا وتشکیل دولتی که منافع آمریکاییها را محقق کند بر عهده داشته است. |
61 | 2013 | مصر | دو سال بعد از انقلاب سال 2011 مصر و روی کار آمدن دولت مردمی «محمد مرسی» رژیم صهیونیستی و آمریکا که می دیدند با روی کار آمدن عضوی از اعضای اخوان المسلمین منافع شان در منطقه با خطر رو به رو شده است ، از ارتش مصر برای انجام کودتای نظامی حمایت کردند. آمریکا البته در ابتدای امر به نظر می رسید که مخالف این کودتا باشد اما بهبود روابط غرب با مصر بعد از این کودتا و به رسمیت شناختن دولت جدید توسط آمریکا نشان داد این کودتا نیز آمریکایی بوده است . |
62 | 2014 | اوکراین | دولتهای «ویکتور یوشچنکو» و «یولیا تیموشنکو» هم با حمایت غرب به سرنوشت دولتهای دیگر تحت حمایت غرب گرفتار و به فساد کشیده شدند و «ویکتور یانوکوویچ» نخستوزیر سابق این کشور در سال 2010 به ریاستجمهوری انتخاب شد. آمریکا دوباره از تاکتیکهای سنتی خود استفاده کرد و کودتای سال 2014 را رقم زد. |
انتهای پیام/
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در خصوص «افشای حقوق بشر آمریکایی» و نامگذاری هفته دوم تیرماه هر سال به این نام، دبیرخانه پویش مردمی «افشای حقوق بشر آمریکایی» با همکاری موسسات و نهادهای مردمی و در راستای ارتقاء آگاهی ها و فرهنگ عموم مردم ایران و جهان در زمینه حقوق بشر و از طرفی معرفی چهره واقعی مدعیان جهانی حقوق بشر با استفاده از آثار هنری، «سومین جشنواره بین المللی حقوق بشر آمریکایی» را در سطح ملی و بین المللی با ساختار دبیرخانه مردمی و غیر دولتی برگزار می نماید.
رویکرد جشنواره:
تولید آثار هنری، ادبی و رسانه ای در خصوص ماهیت، مفهوم و مصادیق حقوق بشر آمریکایی.
پژوهش جشنواره:
اولویت اصلی جشنواره، تولید آثار علمی و هنری بر اساس پژوهش های مستند است. بدین منظور کتاب پژوهشی «مصادیق نقض حقوق بشر توسط ایالات متحده آمریکا» توسط دبیرخانه جشنواره تدوین و منتشر شده و به شکل کامل از طریق سایت جشنواره در اختیار هنرمندان قرار می گیرد. این پژوهش شامل مجموعه مستندات و مصادیق نقض حقوق بشر توسط دولت ایالات متحده آمریکا در زمینه های مختلف است که به شکل مستند و جامع در این پژوهش گردآوری شده است.
موضوع ویژه جشنواره:
آمریکا، ترامپ و نابودی حقوق بشر…
موضوعات عمومی جشنواره:
گرایش های هنری:
این بخش شامل رقابت هنرمندان داخلی و بین المللی است.
گرایش های ادبی:
این بخش ویژه رقابت هنرمندان داخلی است.
بخش جنبی:
مقررات عمومی:
مقررات تخصصی گرایش های هنری:
موشن گرافیک:
اینفوگرافیک:
پوستر:
کاریکاتور و کارتون:
شعر هجو:
داستان کوتاه:
جوایز و حمایت ها:
جوایز آثار برگزیده گرایش های هنری:
موشن گرافیک:
اثر اول ۵٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر دوم ۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر سوم ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
(۲۰۰٫۰۰۰ تومان برای تقدیر از هر یک از آثار راه یافته به بخش رقابتی)
اینفوگرافیک:
اثر اول ۴٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر دوم ۲٫۵۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر سوم ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ تومان
(۱۰۰٫۰۰۰ تومان برای تقدیر از هر یک از آثار راه یافته به بخش رقابتی)
پوستر:
اثر اول ۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر دوم ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر سوم ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
(۱۰۰٫۰۰۰ تومان برای تقدیر از هر یک از آثار راه یافته به بخش رقابتی)
کارتون:
اثر اول ۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر دوم ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر سوم ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
کاریکاتور (چهره):
۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
داستان کوتاه:
اثر اول ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر دوم ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر سوم ۵۰۰٫۰۰۰ تومان
شعر:
اثر اول ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر دوم ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
اثر سوم ۵۰۰٫۰۰۰ تومان
کلیپ تصویری:
۵ جایزه ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومانی
اپلیکیشن های موبایلی:
۵ جایزه ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومانی
صفحات مجازی:
۵ جایزه ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومانی
گاهشمار جشنواره:
نحوه ارسال آثار:
نام و نام خانوادگی ـ شماره اثر Mohammad Ahmadi-01.jpg
راههای ارتباطی با جشنواره:
با
توجه به حمایت تمام قد نظام سلطه از رژیم پهلوی، پیروزی انقلاب اسلامی
برای بسیاری از سیاسیون غربی کاملا غیرمنتظره بود. بهعنوان مثال، جیمی
کارتر رئیسجمهور وقت ایالات متحده در خاطرات خود مینویسد: «من از رئیس
وقت سازمان سیا که به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد پرسیدم:
یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق
پیشرفته، با این همه بودجهای که صرف میکنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران
را پیشبینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آنچه در ایران روی داده است یک
بیتعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمیفهمند!
از همین روی، نظام جمهوری اسلامی ایران از روزهای آغازین شکلگیری مورد
هجمه ناجوانمردانه دشمن قرار گرفت. یکی از راههایی که در طول عمر انقلاب
اسلامی همواره توسط دشمنان داخلی و خارجی به سرکردگی آمریکا مورد استفاده
قرار گرفت، ترور بود. پرونده این اقدامات تروریستی قطورتر از آن است که در
یک گزارش به آن پرداخته شود اما به نظر میرسد مقطع ششم تا 12 تیر را
میتوان هفتهای ویژه در این میان به شمار آورد.
سوء قصد نافرجام
به آیتاللهالعظمی خامنهای
در روز 6 تیرماه 1360 حضرت آیتالله خامنهای که نمایندگی امام خمینی(ره)
در شورای عالی دفاع و نیز امامت جمعه تهران را بهعهده داشتند، در مسجد
ابوذر تهران جهت پاسخ به پرسشهای مردم پشت تریبون قرار گرفتند، اما
انفجار ضبط صوت بمبگذاری شده توسط گروهک تروریستی فرقان باعث شد از سمت
راست بدن مورد اصابت ترکش قرار بگیرند. پس از انفجار، ایشان به بیمارستان
منتقل شدند و مورد عمل جراحی قرار گرفتند. اراده خدا بر این تعلق گرفته
بود که ایشان برای آینده نظام حفظ شوند و به عنوان افتخار جانبازان در خیل
جانبازان انقلاب اسلامی قرار گرفتند. حضرت امام خمینى(ره) در پیامی به
مناسبت سوءقصد نافرجام به ایشان فرمودند: «خداوند متعال را شکر که دشمنان
اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شکر که از
ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند ملت
فداکار را منسجمتر و پیوندها را مستحکمتر کردند.... اینان به کسی سوءقصد
کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد، در گوش مسلمین جهان طنینانداز
است.... من به شما خامنهای عزیز تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با
لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و
از خداوند متعال سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین
خواستارم».
بمبگذاری دفتر مرکزی
حزب جمهوری اسلامی ایران
روز هفتم تیر ماه 1360 آیتالله دکتر بهشتی و تعدادی از اعضای حزب جمهوری
اسلامی در دفتر مرکزی این حزب جلسهای داشتند. اما منافقین که منطقی جز
ترور و خشونت نداشتند با بمبگذاری آیتالله بهشتی و 72 نفر از یاران ایشان
که دارای مسئولیتهایی همچون نمایندگی مجلس، وزارت و ... بودند به شهادت
رساندند. شهید مظلوم بهشتی از پیشتازان نهضت اسلامی بود و با درک و بینش
عمیقی که از اسلام و مسائل روز داشت همواره در سنگرهای فرهنگی، علمی و
مبارزاتی نقش مهمی ایفا نمود. حضرت امام خمینی(ره) در پیام خود به مناسبت
شهادت ایشان فرمودند: «شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم بود و خار چشم دشمنان
اسلام بود».
ترور آیتالله صدوقی
در یازدهم تیرماه 1361، آیتالله صدوقی- نماینده امام خمینی (ره) در استان و
امام جمعه یزد- که به حق شیخ الشهدا و سومین شهید محراب نامیده شده است،
در آخرین نماز جمعهاش که مصادف با دهم ماه مبارک رمضان 1402 بود، در حالی
که جایگاه را ترک میکرد، توسط اعضای گروهک تروریستی منافقین به درجه رفیع
شهادت نائل شدند.
بمباران شیمیایی سردشت
عصر روز هفتم تیرماه سال 1366 شهر سردشت در حالیکه از شدت بمباران هوایی
رژیم بعثی عراق تا حدی کاسته شده بود و در آرامش نسبی بسر میبرد ناگهان
غرش رعد آسای هواپیماهای جنگی دشمن،آرامش شهر رابه هم زد و در یک لحظه با
انداختن بمب های ویرانگر چند نقطه شهر را مورد اصابت قرار داد در چند لحظه
اول مردم فکر میکردند بمباران عادی است و برای کمک به آسیب دیدگان در محل
حاضر شدند ناگهان متوجه شدند بوی متعفن گازهای شیمیایی به مشام میرسد
همه وحشتزده به این طرف و آن طرف میدویدند زن ومرد،کوچک و بزرگ، پیرمرد و
جوان در کوچهها و خیابانها و در زیرزمین خانهها افتاده و صدای ناله همه
جا را فرا گرفته، طفلان بی مادر وزنان و مردان داغدار از مصدوم شدن
نزدیکان خود هراسان و بی مقصد به این سو و آن سو میدویدند. بیشتر کسانی که
به محل اصابت بمبها نزدیک بودند از ناحیه چشم آسیبدیده و از شدت درد به
خود میپیچیدند و تعداد بسیار زیادی از مردم نیز به شهادت رسیدند.
جنایت سردشت سند رسوایی دولتهایی است که در پس شعارهای فریبنده دفاع از
حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، رژیم بعثی عراق را در جنگ تحمیلی هشت ساله
به ساخت و انبار سلاحهای کشتار جمعی تشویق و تجهیز کردند.
شلیک موشک به هواپیمای مسافربری توسط ناو آمریکایی
در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷، یک فروند هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی
ایران، در پرواز از بندرعباس به مقصد دبی بر فراز آبهای سرزمینی ایران
در اطراف جزیره هنگام، به دلیل شلیک دو موشک از ناو آمریکایی «وینسنس» سقوط
کرد و تمامی ۲۹۰ نفر مسافر و خدمه آن به شهادت رسیدند. ۱۱۸ نفر از این
مسافران بیگناه، زن و کودک بودند.
پس از این جنایت هولناک، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در اقدامی شرمآور به فرمانده جنایتکار ناو وینسنس نشان افتخار داد.
موارد فوق تنها چند نمونه از جنایات بشری علیه ملت ایران است. این جنایات
با واسطه و بیواسطه توسط دولت آمریکا صورت گرفت و مستندات بسیاری در رابطه
با نقش آمریکا در این خصوص منتشر شده است.
پنج مورد مذکور همگی در هفتهای خاص رخ داده است. رهبر معظم انقلاب در 6
تیرماه سالجاری در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای
شهدای استان تهران فرمودند: «امروز کشور به شناخت دشمن نیاز دارد...
دشمنان جهانی که خودشان را بهوسیله انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانهای
و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را
بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید: فردا هفتم تیر است، حادثه حزب
اتّفاق افتاده است؛ در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثه بمباران
شیمیایی سردشت اتّفاق افتاده است؛ بله، صدّام آن کار را کرد، امّا پشت سر
صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند، همان کسانی بودند که
بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این
جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر چند روز
بعد ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛ در روز
دوازدهم تیر چند روز بعد از این حادثه اسقاط هواپیمای ایرباس بر روی
خلیجفارس است...اگر طراح این حوادث هم سرویسهای امنیّتی آمریکا و غرب
نبودند، حدّاقل کمککننده بودند؛ حداقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را
بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته
«حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم».
البته مقام معظم رهبری در بیان مصادیق جنایات آمریکا در تیرماه، بزرگوارانه از موضوع ترور خویش عبور کرده و از ذکر آن پرهیز کردند.
آمریکا، بزرگترین ناقض حقوق بشر
حال بازخوانی ماجراهای پر فراز و نشیب این هفته چه پیامدهایی دارد؟ با توجه
به رویارویی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا بر سر میز مذاکرات هستهای
نباید فراموش کنیم که با چه کسانی سر میز مذاکرهایم. آمریکا همچنان
رفتارهای ضدبشری را با ابزارهای متفاوت ادامه میدهد. تحریم و تهدید دو
نمونه از ابزارهای فعلی آمریکا در مواجهه با ملت ایران است.
در حال حاضر رژیم غاصب صهیونیستى به پشتوانه آمریکا به جنایات گستردهای
دست زده است. علاوه بر این، زندان گوانتانامو و ابوغریب،حمله به مردم
بیگناه توسط هواپیماهاى بىسرنشین در افغانستان و پاکستان و تجهیز
گروهکهای تروریستی در غرب آسیا و حمایت همهجانبه از جنایات این گروهکها
نیز از جمله اقدامات ضدبشری آمریکا میباشد.
این امر برکسی پوشیده نیست و حقیقت بسیار روشن و آشکاری است که ایالات
متحده به دلیل دخالتهای خود در امور مناطق دیگر و عدم رعایت حریم ملی و
تجاوز به حقوق آنها به عنوان بزرگترین کشور ناقض حقوق بشر در جهان شناخته
شده است.
این کشور استعمارگر که همواره خود را به عنوان پایهگذار حقوق بشر و ناجی
کشورهای جهان معرفی میکند، حتی در خاک خود نیز به اقدامات ضدبشری دست
میزند. نژادپرستی در ایالتهای مختلف آمریکا اکنون به مصداقی روشن از نقض
حقوق بشر تبدیل شده است و سیاهپوستان تنها به دلیل رنگ پوستشان توسط پلیس
این کشور مورد حمله قرار گرفته و به قتل میرسند و حتی دادگاه نیز قاتلان
را تبرئه میکند!
واقعیت آن است که اکنون حقوق بشر به ابزاری در دست آمریکا برای فشار بر
کشورهای مستقل بدل شده و گزارش جدید حقوق بشر آمریکا علیه کشورمان،
جدیدترین مصداق این روش میباشد.
پیگیری اشاره رهبر معظم انقلاب در نامگذاری هفته دوم تیرماه تحت عنوان هفته
حقوق بشر آمریکایی، توسط سازمانهای ذیربط میتواند مقدمهای باشد بر
نمادسازی سیاستهای ضدحقوق بشری آمریکا در جهان.
با
توجه به حمایت تمام قد نظام سلطه از رژیم پهلوی، پیروزی انقلاب اسلامی
برای بسیاری از سیاسیون غربی کاملا غیرمنتظره بود. بهعنوان مثال، جیمی
کارتر رئیسجمهور وقت ایالات متحده در خاطرات خود مینویسد: «من از رئیس
وقت سازمان سیا که به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد پرسیدم:
یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق
پیشرفته، با این همه بودجهای که صرف میکنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران
را پیشبینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آنچه در ایران روی داده است یک
بیتعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمیفهمند!
از همین روی، نظام جمهوری اسلامی ایران از روزهای آغازین شکلگیری مورد
هجمه ناجوانمردانه دشمن قرار گرفت. یکی از راههایی که در طول عمر انقلاب
اسلامی همواره توسط دشمنان داخلی و خارجی به سرکردگی آمریکا مورد استفاده
قرار گرفت، ترور بود. پرونده این اقدامات تروریستی قطورتر از آن است که در
یک گزارش به آن پرداخته شود اما به نظر میرسد مقطع ششم تا 12 تیر را
میتوان هفتهای ویژه در این میان به شمار آورد.
سوء قصد نافرجام
به آیتاللهالعظمی خامنهای
در روز 6 تیرماه 1360 حضرت آیتالله خامنهای که نمایندگی امام خمینی(ره)
در شورای عالی دفاع و نیز امامت جمعه تهران را بهعهده داشتند، در مسجد
ابوذر تهران جهت پاسخ به پرسشهای مردم پشت تریبون قرار گرفتند، اما
انفجار ضبط صوت بمبگذاری شده توسط گروهک تروریستی فرقان باعث شد از سمت
راست بدن مورد اصابت ترکش قرار بگیرند. پس از انفجار، ایشان به بیمارستان
منتقل شدند و مورد عمل جراحی قرار گرفتند. اراده خدا بر این تعلق گرفته
بود که ایشان برای آینده نظام حفظ شوند و به عنوان افتخار جانبازان در خیل
جانبازان انقلاب اسلامی قرار گرفتند. حضرت امام خمینى(ره) در پیامی به
مناسبت سوءقصد نافرجام به ایشان فرمودند: «خداوند متعال را شکر که دشمنان
اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شکر که از
ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند ملت
فداکار را منسجمتر و پیوندها را مستحکمتر کردند.... اینان به کسی سوءقصد
کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد، در گوش مسلمین جهان طنینانداز
است.... من به شما خامنهای عزیز تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با
لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و
از خداوند متعال سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین
خواستارم».
بمبگذاری دفتر مرکزی
حزب جمهوری اسلامی ایران
روز هفتم تیر ماه 1360 آیتالله دکتر بهشتی و تعدادی از اعضای حزب جمهوری
اسلامی در دفتر مرکزی این حزب جلسهای داشتند. اما منافقین که منطقی جز
ترور و خشونت نداشتند با بمبگذاری آیتالله بهشتی و 72 نفر از یاران ایشان
که دارای مسئولیتهایی همچون نمایندگی مجلس، وزارت و ... بودند به شهادت
رساندند. شهید مظلوم بهشتی از پیشتازان نهضت اسلامی بود و با درک و بینش
عمیقی که از اسلام و مسائل روز داشت همواره در سنگرهای فرهنگی، علمی و
مبارزاتی نقش مهمی ایفا نمود. حضرت امام خمینی(ره) در پیام خود به مناسبت
شهادت ایشان فرمودند: «شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم بود و خار چشم دشمنان
اسلام بود».
ترور آیتالله صدوقی
در یازدهم تیرماه 1361، آیتالله صدوقی- نماینده امام خمینی (ره) در استان و
امام جمعه یزد- که به حق شیخ الشهدا و سومین شهید محراب نامیده شده است،
در آخرین نماز جمعهاش که مصادف با دهم ماه مبارک رمضان 1402 بود، در حالی
که جایگاه را ترک میکرد، توسط اعضای گروهک تروریستی منافقین به درجه رفیع
شهادت نائل شدند.
بمباران شیمیایی سردشت
عصر روز هفتم تیرماه سال 1366 شهر سردشت در حالیکه از شدت بمباران هوایی
رژیم بعثی عراق تا حدی کاسته شده بود و در آرامش نسبی بسر میبرد ناگهان
غرش رعد آسای هواپیماهای جنگی دشمن،آرامش شهر رابه هم زد و در یک لحظه با
انداختن بمب های ویرانگر چند نقطه شهر را مورد اصابت قرار داد در چند لحظه
اول مردم فکر میکردند بمباران عادی است و برای کمک به آسیب دیدگان در محل
حاضر شدند ناگهان متوجه شدند بوی متعفن گازهای شیمیایی به مشام میرسد
همه وحشتزده به این طرف و آن طرف میدویدند زن ومرد،کوچک و بزرگ، پیرمرد و
جوان در کوچهها و خیابانها و در زیرزمین خانهها افتاده و صدای ناله همه
جا را فرا گرفته، طفلان بی مادر وزنان و مردان داغدار از مصدوم شدن
نزدیکان خود هراسان و بی مقصد به این سو و آن سو میدویدند. بیشتر کسانی که
به محل اصابت بمبها نزدیک بودند از ناحیه چشم آسیبدیده و از شدت درد به
خود میپیچیدند و تعداد بسیار زیادی از مردم نیز به شهادت رسیدند.
جنایت سردشت سند رسوایی دولتهایی است که در پس شعارهای فریبنده دفاع از
حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، رژیم بعثی عراق را در جنگ تحمیلی هشت ساله
به ساخت و انبار سلاحهای کشتار جمعی تشویق و تجهیز کردند.
شلیک موشک به هواپیمای مسافربری توسط ناو آمریکایی
در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷، یک فروند هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی
ایران، در پرواز از بندرعباس به مقصد دبی بر فراز آبهای سرزمینی ایران
در اطراف جزیره هنگام، به دلیل شلیک دو موشک از ناو آمریکایی «وینسنس» سقوط
کرد و تمامی ۲۹۰ نفر مسافر و خدمه آن به شهادت رسیدند. ۱۱۸ نفر از این
مسافران بیگناه، زن و کودک بودند.
پس از این جنایت هولناک، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در اقدامی شرمآور به فرمانده جنایتکار ناو وینسنس نشان افتخار داد.
موارد فوق تنها چند نمونه از جنایات بشری علیه ملت ایران است. این جنایات
با واسطه و بیواسطه توسط دولت آمریکا صورت گرفت و مستندات بسیاری در رابطه
با نقش آمریکا در این خصوص منتشر شده است.
پنج مورد مذکور همگی در هفتهای خاص رخ داده است. رهبر معظم انقلاب در 6
تیرماه سالجاری در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای
شهدای استان تهران فرمودند: «امروز کشور به شناخت دشمن نیاز دارد...
دشمنان جهانی که خودشان را بهوسیله انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانهای
و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را
بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید: فردا هفتم تیر است، حادثه حزب
اتّفاق افتاده است؛ در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثه بمباران
شیمیایی سردشت اتّفاق افتاده است؛ بله، صدّام آن کار را کرد، امّا پشت سر
صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند، همان کسانی بودند که
بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این
جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر چند روز
بعد ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛ در روز
دوازدهم تیر چند روز بعد از این حادثه اسقاط هواپیمای ایرباس بر روی
خلیجفارس است...اگر طراح این حوادث هم سرویسهای امنیّتی آمریکا و غرب
نبودند، حدّاقل کمککننده بودند؛ حداقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را
بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته
«حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم».
البته مقام معظم رهبری در بیان مصادیق جنایات آمریکا در تیرماه، بزرگوارانه از موضوع ترور خویش عبور کرده و از ذکر آن پرهیز کردند.
آمریکا، بزرگترین ناقض حقوق بشر
حال بازخوانی ماجراهای پر فراز و نشیب این هفته چه پیامدهایی دارد؟ با توجه
به رویارویی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا بر سر میز مذاکرات هستهای
نباید فراموش کنیم که با چه کسانی سر میز مذاکرهایم. آمریکا همچنان
رفتارهای ضدبشری را با ابزارهای متفاوت ادامه میدهد. تحریم و تهدید دو
نمونه از ابزارهای فعلی آمریکا در مواجهه با ملت ایران است.
در حال حاضر رژیم غاصب صهیونیستى به پشتوانه آمریکا به جنایات گستردهای
دست زده است. علاوه بر این، زندان گوانتانامو و ابوغریب،حمله به مردم
بیگناه توسط هواپیماهاى بىسرنشین در افغانستان و پاکستان و تجهیز
گروهکهای تروریستی در غرب آسیا و حمایت همهجانبه از جنایات این گروهکها
نیز از جمله اقدامات ضدبشری آمریکا میباشد.
این امر برکسی پوشیده نیست و حقیقت بسیار روشن و آشکاری است که ایالات
متحده به دلیل دخالتهای خود در امور مناطق دیگر و عدم رعایت حریم ملی و
تجاوز به حقوق آنها به عنوان بزرگترین کشور ناقض حقوق بشر در جهان شناخته
شده است.
این کشور استعمارگر که همواره خود را به عنوان پایهگذار حقوق بشر و ناجی
کشورهای جهان معرفی میکند، حتی در خاک خود نیز به اقدامات ضدبشری دست
میزند. نژادپرستی در ایالتهای مختلف آمریکا اکنون به مصداقی روشن از نقض
حقوق بشر تبدیل شده است و سیاهپوستان تنها به دلیل رنگ پوستشان توسط پلیس
این کشور مورد حمله قرار گرفته و به قتل میرسند و حتی دادگاه نیز قاتلان
را تبرئه میکند!
واقعیت آن است که اکنون حقوق بشر به ابزاری در دست آمریکا برای فشار بر
کشورهای مستقل بدل شده و گزارش جدید حقوق بشر آمریکا علیه کشورمان،
جدیدترین مصداق این روش میباشد.
پیگیری اشاره رهبر معظم انقلاب در نامگذاری هفته دوم تیرماه تحت عنوان هفته
حقوق بشر آمریکایی، توسط سازمانهای ذیربط میتواند مقدمهای باشد بر
نمادسازی سیاستهای ضدحقوق بشری آمریکا در جهان.